در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

گاهی روزمره هامو مینویسم ...
گاهی خودمو خالی میکنم اینجا ...
حرفایی ک گوشی برای شنیدن پیدا نمیکنن احتمالا میان اینجا جا خوش میکنن..
شایدم محلی برای فرار از تنهایی !
نمیدونم....

حدود ده روز پیش طی یک لج و لجبازی با بزرگ تر از خودم ! قرار شد سه ماه ب عنوان مدیرعامل ی شرکت نسبتا کوچیک اما موفق کار کنم ! یکی از زیر شاخه های مهم شرکت اصلی ...

اولش ترس تنها چیزی بود ک حس میکردم ...همیشه موقع اتفاقات و تصمیمات مهم زندگیم قبل از اینکه وارد میدون بشم ترسیدم ...تا حد مرگ ترسیدم ...

روز اولی ک پشت میز مدیرعامل نشستم یکی از همکارام ک از اتفاق رفیق قدیمیم هست ب شوخی گفت با این قیافه ای ک اومدی یعنی میخوای بگی نترسیدی ؟! استرس نداری ؟ گفتم لامصب من رسما دارم میزام از استرس ! معلوم نیست از قیافم ؟!

اما خیلی خوب پیشرفت ...علی رغم بازخورد های مختلف منفی و مثبتی ک گرفتم و روی خشنی ک نا خواسته نشون دادم اما خوب پیشرفت ...

بعضی روزا پنج و نیم صبح از خونه خارج میشم و ده شب برمیگردم خونه ...

میدونم ک بازی مسخره ایه .. میدونم لج بازی اشتباه بود .. میدونم نباید اینقدر با رئیس و استادم سر ی پروژه مسخره بحث میکردم ...

میدونم اگه نتونم چهارتا پروژه فعال رو تا دوماه دیگه ب حد نسابی ک برام مشخص شده برسونم آبروریزی میشه ...ب علاوه ی پروژه فسقلی ک مال خودمه و ب اصرار رفیقم قبول کردم و با اینکه سخت نیست اما انرژیمو میگیره ...

با همه اینا ی حس خودشیفتگی مسخره ای دارم !

مخصوصا امروز ک یکی از کارمندا ک هیچ وقت نفهمیدم مشکلش باهام چیه از مرخصی برگشت و وقتی گزارشایی ک ازش خواستم برام نیاورد و گفت من فقط ب مدیر عامل تحویل میدم و معاون بهش گفت مدیر عامل فعلا ایشونه !

میدونم الان وقت خودشیفتگی نیست ...میدونم برخلاف اینکه بقیه بهم تبریک میگن و فکر میکنن دارم پله های ترقی رو دوتا یکی طی میکنم در اصل دارم سر خودم رو ب باد میدم ! 

گند زدم ! و اگه تا دوماه نتونم کاری ک ازم خواسته شده انجام بدم بدبخت میشم...

اما نمیتونم قیافه نگیرم و حال نکنم با پست جدیدم ! لعنت بهت جوجه احمق خودشیفته !

 

 

  • mava movahed

از اولین باری ک تو زندگیم با مفهوم وب و نوشتن توش آشنا شدم سال ها میگذره ..

نمیدونم چندتا وب زدم و نوشتم ...بعضی هاشونو کلا فراموش کردم ...بعضی هاشون منهدم کردم !

مثل همین وب قبلیم ک با همین نشون در حال ترک اعتیاد داشتم و دوسه ماه پیش ب دلایلی پاکش کردم ...

همیشه ی فضای اینجوری برای نوشتن حرفام و روزمرگی هام داشتم ...

میگن ترک عادت موجب مرض است راست گفتن ! حتی چندماهم نتونستم دووم بیارم و باز اومدم ..

نوشتن از روزمرگی هامو همیشه دوست داشتم ... اینکه بعد از مدتی برگردم و ببینم ماه ها یا سال ها پیش تو چ وضعی بودم و یا افکارم چی بوده رو خیلی دوست دارم ...

باز برگشتم 

همین ...

  • mava movahed