حالا منو باد ببره یا آل ببره؟!
امروز کلا خیلی کار داشتم ب دوسه تا پروژه و ساختمون باید سر میزدم
جلسه کاری مهمی هم داشتم ک دیدم مامانبزرگ پشت سر هم داره زنگ میزنه
سایلنت کردم گفتم بعد جلسه بهش زنگ میزنم ک یادم رفت
بعد ساعت کاری راه ب راه رفتم خرید واسه مهمونی امشب
تا اومدم خونه حوالی ساعت ۵ اینا بود
داشتم حاضر میشدم مهمونا بیان ک گوشی باز زنگ خورد دیدم مامانجونه یادم اومد ای داد بیداد یادم رفته بهش زنگ بزنم!
جواب دادم
طبق معمول نگران شده بود ...کجا بودی و چیکار میکردی و اینا
گفت ظاهرا امروز اعلام لیمر ( ی نوع باد خطرناک تو ناحیه خلیج فارس) کرده بودن میخواستم بگم خبر مرگت امروز نری تو جاده ها! بتمرگ خونه سرکارم نرو!
گفتم والا از سرکار اومدم دارم حاضر میشم مهمون دارم
گفت الان خونه ای؟ گفتم اره
گفت دیگه نمیخوای بری بیرون ؟ گفتم ن
گفت اها خداروشکر
در کسری از ثانیه لحنش از حالت نگران ب حالت قهر و شاکی تغییر کرد و گفت:
اگه ب منه ک الهی باد ببرتت! الهی باد ببرتت دختره ی آل برده ک تلفن جواب نمیدی! اگه بادم ببرتت دیگه کاری ب کارت ندارم!!! و تلفنو روم قطع کرد!
اوخی! تازه یادش اومد باید قهر کنه ک تلفنشو جواب ندادم!
آخهههههه زن حسابی! چته اینقدر زود نگران میشی...
حدود ۱۵ سال پیش اینا اعلام لیمر کرده بودن باباجون بی ملاحظه زد ب جاده و تصادف بدی کرد و قشنگ جای سالم براش نموند ! من اون روزو دقیق یادمه...
مامانجون بعد از اون از باد لیمر میترسه و تاکید میکنه نرین تو جاده و هروقت اعلام لیمر میکنن صدقه میزاره...منم ک کلا تو جاده ام با ماشین قراضه ام از این شهر ب اون شهر :))پیرزن بدبختو نگران کردم حالا باهام قهر کرده نمیدونم چ خاکی تو سرم بریزم:))
- ۰۲/۰۸/۱۴