در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

گاهی روزمره هامو مینویسم ...
گاهی خودمو خالی میکنم اینجا ...
حرفایی ک گوشی برای شنیدن پیدا نمیکنن احتمالا میان اینجا جا خوش میکنن..
شایدم محلی برای فرار از تنهایی !
نمیدونم....

سردخونه اون روز منو کم داشت...

سه شنبه, ۲۸ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۳۱ ب.ظ

رفیقی  دارم ک با چندتا از همکاراش دست ب یکی کردن و بخوام عامیانه بگم شورش کردن علیه رئیسشون :)) من از سلسله مراتب کادر درمان خبر ندارم و نمیدونم چجوریه اما از قرار معلوم دختر خاله من ک سابقه کاریش از رفیقم و همکاراش خیلی کم تر بوده شده رئیس این ها و از طرف رئیس شبکه منصوب شده  اینا هم طبیعتا ناراضی ...

تو کل مدت دعواهاشون من از دوطرف چ دختر خالم چ رفیقم فقط سعی کردم شنونده باشم برای جفتشون ..هیچ حرفی نزدم ...چون اینا خودشون باهم رفیق بودن ! صمیمی هم بودن ..برخلاف خودشون دلم نمیخواس پام ب این جریان باز بشه ..دوست دارم خودشون باهم کنار بیان

دوستم و همکاراش کارشون ب حراست کشیده و باید برن جواب پس بدن چون دخترخالم ازشون شکایت کرده حق هم داشته اینا اذیتش کردن 

حالا این رفیق من امروز زنگ زده بود ب من واسه ناله کردن..وسط حرفاش یهو گف ماوا هیچ فکر میکردی  من و گلی ی روز اینجوری ب جون هم بیفتیم ؟ ما از خواهر نزدیک تر بودیم ! 

ی ذره فک کردم 

گفتم نه ! ادم نمیتونه حدس بزنه ..

من ی روز صبح شوهرم رف سرکار مثل همیشه و هر روز ..ظهرش رفتم تو سرد خونه دیدمش.... ب انداره ی نصف روز طول کشید تا زندگیم از این رو ب اون رو بشه ... تاتمام رویاهام خراب شه !

صبح خودم از پنجره کیف پولشو ک یادش رفته بود ببره براش پرت کردم پایین و دوتامون خندیدیم ...ظهرش برادرشوهرم اومد دنبالم منو برد تو سرد خونه با سرو کله خونی دیدمش... یکماه مونده ب عروسی اونم وقتی خونه و وسایلاش رو تکمیل کرده بودیم !

ی تصادف و ی لحظه ای ک اصلا نفهمیدیم چه اتفاقی افتاده چپ کرده یا خوابش برده یا هرچی... همون لحظه و تصادف و ی ضربه ب سرش و تموم ... اون رفت و زندگی من  زیر و رو شد !

من ک کاری نکرده بودم ...گناهی نداشتم ... زندگی غافلگیرم کرد و شد این !

حالا شما 7 ماهه افتادین ب جون گلی و از پرونده سازی بگیر تا مسخره کردنش هر بلایی خواستین سرش آوردین حالا میگی چرا گلی با من دشمن شده ؟! حالا ک بردنتون حراست و احتمالا قراره بفرستنتون جایی ک عرب نی انداخت ؟! چطور فکر نمیکردی گلم ؟!!

 

دوسه روز زن همسایه قفلی زنده رو ی آهنگی ک شوهرم عاشقش بود و هی میزاره و هی صداش میاد... نمیدونه این دوسه روز هزار بار لعنت کردم خودمو ک کاش اون روز منم باهاش رفته بودم سر ساختمون ...کاش منم تموم کرده بودم ...کاش ب خاطر کارای عروسی کوفتیم اون روز مرخصی نگرفته بودم ...

سرد خونه اون روز منو کم داشت ...

  • mava movahed

نظرات (۱)

الان فقط باید شنونده بود ...

یا به تعبیری فقط خواننده بود

:(

پاسخ:
:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">