در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

جوجه تخس و عصبی

در حال ترک اعتیاد

گاهی روزمره هامو مینویسم ...
گاهی خودمو خالی میکنم اینجا ...
حرفایی ک گوشی برای شنیدن پیدا نمیکنن احتمالا میان اینجا جا خوش میکنن..
شایدم محلی برای فرار از تنهایی !
نمیدونم....

خوابم یا بیدار ؟!

دوشنبه, ۴ دی ۱۴۰۲، ۱۲:۴۱ ق.ظ

امروز صبح من و الف رسما زن و شوهر شدیم! :)))

کلی باهم درموردش حرف زدیم...خیلی باهاش حرف زدم تا بیخیال مراسم آنچنانی و مهمونی و .. بشه...

ازش خواستم واقعیت هارو ببینه!

من هیچ وقت ضرورتی برای مراسم های مرسوم و این رسم و رسومات چرت و پرت ندیدم...

تو ازدواج اولم برخلاف میلم مجبور شدم ب بعضی از رسم ها و مراسمات تن بدم 

اما اینبار نمیخوام پا رو دل خودم بزارم

مخصوصا ک الف مثل من فکر میکنه...

فقط راضی کردن خانواده ش سخت بود..

اینجوری بودیم ک تکلیف ما  روشنه! خونه رو گرفتیم و کم کم داریم وسایلو تکمیل میکنیم

الف درگیر کلینیکه تا ۵ ماه دیگه ک قراردادش تموم بشه..قراره بعدش تا ی مدت فقط تو مطبش کار کنه و قرارداد نبنده

منم دقیقا تا تیرماه درگیر ی پروژه بزرگم و بعدش میخوام شرکتو تحویل بدم

احتمالا ی مدت کار نکنم...میخوام مزه خونه دار بودنو بچشم! :)))

الفم استقبال کرد از این تصمیمم

مریضی مادرش خیلی پیشرفت کرده و واضح گفتن نهایتا یک سال دیگه کنارمونه...

این وسط پیرزن همش میگه توروخدا دست الفو بگیر ببر تا من خیالم راحت شه این پسر بی صاحاب ول نمیشه بعد من ! تا راحت سرمو زمین بزارم!

قشنگ انگار داره درمورد ی پسربچه ۴ ساله حرف میزنه ن ی مرد ۳۸ ساله!!!

دلم برای مادرش میسوزه...خیلی سختی کشیده...خیلی...

همه جوره سعی کردم کنارش باشم این مدت

خواهرش و شوهرش اومدن ایران و قراره آخر هفته برگردن و معلوم نیست کی باز بتونن بیان

ما خیلی وقته محرم بودیم اما گفتیم چرا ک ن ؟!

پریروز ب بقیه گفتیم ک برناممون برای امروزه و همه شوکه شدن!

دیروز رفتیم حلقه ها و لباس من و الفو خریدیم...خیلی خیلی ساده و اون طوری ک دوست داشتم...هرچند راضی کردن الف خودش مکافاتی داشت...

امروز صبح عقد کردیم...

از طرف من بابا و زنش و نازگلی و باباجی

از طرف الفم مادر و خواهر و شوهر خواهرش

همینو تموم. ..

معصوم کلی جیغ جیغ کرد ک برو آرایشگاه

اما اصلا اصلااا نمیخواستم اینکارو کنم...من کی آرایش سنگین کردم ک بار دومم باشه؟ خودم صبح ی دستی کشیدم رو صورتم و تموم...

 ی ساعت پیش زنگ زد داشت میخندید 

گفتم چته

گفت رفیق صمیمیش تازه فهمیده میگه جدی جدی همه چیزو تموم کردید ؟!

چرا اینقدر سرعتتون بالاس!

الفم بهش گفته دلیلی نداشت بخوایم بمونیم...

وقتی پروژه من و کار الف تو کلینیک تموم شد ب احتمال زیاد تا اون موقع خونه رو هم تکمیل کردیم

میریم ی مسافرت و بعدش زندگی  رو شروع میکنیم...

همین !

دارم باخودم فکر میکنم

هیج وقت فکر نمیکردم تو ۲۷ سالگی اینجا تو این نقطه باشم...

دوسال پیش این موقع

حالم خیلی بد بود ..خیلی بد... برای خودم آرزوی مرگ میکردم...فکر میکردم دنیا تموم شده...اما نشده بود... اوس کریم برام برنامه داشت هنوز!

اوس کریم ؟! ماچ ب کلت !!!

 

 

  • mava movahed

نظرات (۴)

  • پسر انسان
  • الحمدلله

    مبارکا

    با الف خوشبخت و خوش عاقبت باشید ان شاء الله رسما

    پاسخ:
    خیلی ممنون...

    تبریک میگم براتون آرزوی خوشبختی و آرامش مستدام دارم و قطعا لیاقت این آرامش رو دارید چون براش در بهترین و بالاترین سطح تلاش کردین. 

    و به نظر شخصی من کار بسیار بسیار خوبی کردین.

    و چقدر شیرین بود خوندن اون خط که پدرتون در مراسم حضور داشتن.

     

    سایه ی نازگلی و باباحاجی و بقیه بزرگترا رو سر باغ زندگیتون مستدام. خدا دل خوش بده به مادر الف . مادرا برای پسرا یکی از عزیزترینهان. خوبه که حواستون هست. برنامه هاتون عالیه

    پاسخ:
    خیلی ممنونم :))

    همچنین شما و خانوادتون ....

    مبارک باشه :) 

     

    پاسخ:
    ممنونم :))
  • این جانب
  • راس میگین!

    خدا رو صد هزار بار شکر...

    مباااااارکه 

     

    یعنی خبری از این خوشحال کننده تر مدت ها بود نشنیده بودم و وااااااااااااااااااااااقعا خوشحال شدم

     

    از صمیم قلبم براتون آرزوی خوش بختی و عاقبت به خیری و سلامت و رضایت و دلخوشی و برکت میکنم

     

    واقعا شما لایقی, واقعا بهتون افتخار میکنیم و براتون بهترین ها رو میخوایم 

     

     

    خدایا صدهزار بار شکرت

    پاسخ:
    خیلی ممنونم :)))
    ....
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">